پیام فرمانده بلندپایه سپاه به اسرائیل /تلاش میکنیم که از عبارتی به نام خاورمیانه استفاده نکنیم
تاریخ انتشار: ۲۸ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۷۱۴۳۶۴
سرلشکر پاسدار حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی صبح امروز (سهشنبه) در همایش «نو جهان» که در مرکز همایشهای صدا و سیما برگزار شد، ضمن تبریک حلول ماه ربیعالاول، گفت: جوانان و نوجوانان انقلابی و ارزشمند، رویشهای دلانگیز انقلابی اسلامی و پرچمداران ساخت آینده کشور هستند.
وی ادامه داد: موضوع این اجلاس بسیار کلیدی و برای آینده ایران و جهان اسلامی حیاتی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سرلشکر سلامی با بیان اینکه در جنگهای جهانی، منطقه غرب آسیا میدان تاخت و تازهای قدرتهای جهان بوده است، تاکید کرد: دنیای اسلام یک حقیقت همیشه بالقوه، درخشان و قدرتمند بوده است؛ اما متأسفانه به دلیل موقعیت جغرافیایی این دنیا و ارزشهای اقتصادی این جهان در تحولات قدرت (انرژی، نفت،گاز و تنگههای راهبردی مثل هرمز) همواره گرفتار راهبردهای توسعهطلبانه قدرتهای استعماری عالم بوده است.
وی افزود: از سال ۱۷۹۸ میلادی که ناپلئون به مصر حمله کرد تا به امروز سرزمینهای جهان اسلام از نقطه مبدأ اروپا بر اساس یک نگرش اروپامحور و در خطایی ادبی، در ادبیات سیاسی جهان به نام «خاورمیانه» شناخته میشود. این یک دیدگاه اروپامحور است که خاورمیانه، خاور نزدیک و خاور دور از مبدأ اروپا نامگذاری میشوند و این برای زمانی است که اروپا خود را مرکز و قلب قدرت عالم میدانست.
فرمانده کل سپاه، گفت: در منطق امروز انقلاب اسلامی که در کلام رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله العالی) بیان شد، این منطقه «غرب آسیا» است؛ بنابراین ما از امروز تلاش میکنیم که از عبارتی به نام خاورمیانه استفاده نکنیم.
پاسخ سردار سلامی به تهدید به ترور فرماندهان نظامی ایران از سوی رئیس موساد
وی با بیان اینکه همواره غرب آسیا و جهان اسلام میدان تلاقی راهبردهای نظامی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی قدرتهای استکباری و استعمارگر جهانی بوده است، ادامه داد: در جنگهای جهانی این منطقه همواره میدان تاخت و تاز قدرتها، تقسیم منافع و سرزمین بین قدرتهای مسلط روزگار خود بوده است.
سرلشکر سلامی، بیان کرد: بعد از جنگ جهانی دوم، جهان از لحاظ سیاسی و ژئوپولیتیک بین آمریکا و شوروی تقسیم و یک نظام دو قطبی سیاسی بر جهان حاکم شد. این سیستم دو قطبی سیاسی بر اساس مدل هسته پیرامون شکل گرفت تا اینکه جرقه انقلاب اسلامی در مشرقزمین زده شد و خورشید آزادی مسلمانان از افق انقلاب اسلامی سر برآورد و با یک طلوع مواجه شدیم.
وی افزود: ما تا زمان وقوع انقلاب اسلامی با آوارگی مسلمانان در متن جغرافیای سیاسی آمریکا، شوروی، انگلیس و فرانسه مواجه بودیم. هویت مستقلی به نام جهان اسلام وجود نداشت و ثروت مادی و معنوی جهان اسلام توسط غربیها غارت میشد و راهبرد غربیسازی تمام فضای جهان اسلام را در بر گرفته بود، ارزشهای اسلامی غارت میشد و ارزشهای مبتذل غربی جایگزین آن میشد.
نقشه دشمن برای تغییر میدان جنگ علیه ایران به روایت سردار سلامی /دشمن عقب نرفته و خاموش نشده استفرمانده کل سپاه، عنوان کرد: دینزدایی، دینگریزی، محو هویت فرهنگی، و از بین بردن مجد و عظمت صاحبان تمدن اسلامی جزو مسائلی بود که تا قبل از انقلاب اسلامی سکه رایج سیاستهای غربیها بهخصوص آمریکاییها بود.
وی ادامه داد: نفت به یغما میرفت و ارتشهای کشورهای مسلمان توسط آمریکا و شوروی ساخته میشد؛ دهها هزار مستشار نظامی وظیفه ساخت این ارتشها را به عهده داشتند و هر یک از این کشورها در جایگاه و موقعیتی از راهبرد آنها قرار داشتند؛ بهعنوان مثال ایران و عربستان سعودی بهعنوان دو کشور مهم منطقه در قاب سیاست ستونهای دوگانه نیکسون دیده میشد.
فرمانده کل سپاه با اشاره به سلطه آمریکا بر ایران در زمان رژیم گذشته، تاکید کرد: ایران زمان شاه یکی از ایالات ۵۱گانه ایالات متحده آمریکا میشد. اما یک ایالت منفصل. ما فاقد استقلال بودیم، شاه ما را در ایستگاه استراق سمعی که آمریکاییها علیه شوروی در شمال کشورمان تاسیس کرده بودند، راه ندادند. او را ۱۵ دقیقه در جلوی درب نگهبانی متوقف کردند و سرانجام گفتند امکان بازدید وجود ندارد و این موضوع هماهنگ نشده است.
وی ادامه داد: رضا شاه را انگلیسیها از تهران به بوشهر منتقل و سپس از آنجا نیز با کشتی به موریس تبعید کردند. ژنرال آیرون ساید که یک نظامی بود شاه ایران را تعیین میکرد.
سرلشکر سلامی، تصریح کرد: تاریخ را بخوانید، تاریخ فقط بیان حوادث گذشته نیست بلکه آیینهای است برای دیدن رخسار و سیمای آینده یک جامعه و هیچ جامعهای را نمیتوان از تاریخ گذشته خود جدا کرد، انقطاع وجود ندارد چون زمان یک تابع پیوسته است.
وی افزود: ما و بقیه دنیای اسلام این گونه بودیم، شما وقتی به مصر رجوع کنید، سادات را مشاهده میکنید، در عراق مربوط به شوروی، در هر نقطهای از جهان اسلام شما یک تقسیم سیاسی را مشاهده و استقلال را مشاهده نمیکنید. فلسطینیها نیز آواره بودند، این جهان قبل از انقلاب اسلامی است.
فرمانده کل سپاه، گفت: وقتی انقلاب اسلامی که امام آن را انفجار نور نامید، ظاهر شد، صحنه سیاسی جهان تغییر کرد، نظم سیاسی ساخته قدرتها به هم ریخت.
وی ادامه داد: فرار از مدار جاذبه سیاسی آمریکای آن روز غیر ممکن بود، آمریکای آن روز ۴۰ درصد ثروت جهان را تولید میکرد و از آن روز تا به همین امروز ۵۰ درصد قدرت نظامی کل جهان را در اختیار دارد و داشت. یک نظام مسلط بر نهادهای بین المللی با یک سطح گسترش سیاسی فوق العاده در منطقه، تمام نقاط اقتصادی و گرههای ژئوپلیتیک عالم در اختیار او بود.
سرلشکر سلامی، گفت: امام در این فضا ایران را از سیطره غرب به خصوص آمریکا نجات داد و یک الگوی جدید از حاکمیت دینی را فراروی همه مسلمانان قرار داد که بعد وقتی دشمنان هراس داشتند که این مدل موفق تکثیر شود و به تدریج بقیه سیمای جهان اسلام به این پدیده شگفت انگیز بپیوندد و فضای تنفس سیاسی آمریکا در دنیای اسلام تنگ شود و آن موازنه ژئوپلیتیک بین آمریکا و شوروی بر هم بخورد و شوروی هم از ترس اینکه فریادهای انقلابی اسلام، بخشهای مسلمان نشین او را در بر بگیرد، همه با هم به عنوان لبههای تیغههای یک قیچی در حالی که در خلاف جهت یکدیگر حرکت میکردند، برای برشدادن یک واقعیت جدید به نام اسلام و انقلاب، با هم متحد شدند.
وی ادامه داد: جنگ تحمیلی محصول مشارکت راهبردی بین آمریکا، شوروی، اروپا و کشورهای مرتجع غرب حاکم بر جهان اسلام بهخصوص در حاشیه جنوبی خلیج فارس و غرب ایران بود.
فرمانده کل سپاه با اشاره به جنگ تحمیلی علیه ایران اسلامی، تصریح کرد: وقتی انقلاب اسلامی اتفاق افتاد، یورش همهجانبه غرب که واکنش سخت نظام سلطه به انقلاب بود، شکل گرفت و ملت ایران در تنهایی، انزوا، محاصره، تحریم و نابرابری نظامی قدرتمند جهانی بیسابقه با بزرگترین، طولانیترین و نابرابرترین جنگ جهانی جهانی تاریخ مواجه شد؛ جنگی که بین ائتلافی از همه قدرتها و یک کشور تنها و تازه به استقلال رسیده که هنوز سازههای سیاسی و ساختارهای دفاعی و اقتصادی آن شکل نیافته بود، واقع شد.
وی افزود: با ایثار و استقامت رزمندگان و شهیدان ما حتی یک میلیمتر مربع از خاک مقدس کشورمان در آن جنگ نابرابر و بیسابقه جهانی جدا نشد. درحالیکه ایران نقطه تمرکز تمام آتشها بود، هرچه قدرت نظامی، فشار سیاسی، اطلاعاتی، عملیات روانی، جنگ تبلیغاتی در جهان انباشته شده بود، علیه ما بسیج شده بودند تا این ملت را از انقلاب خود پشیمان کنند.
سرلشکر سلامی، گفت: جهان قدرتمند آن روز نمیتوانست طلوع یک حقیقت نورانی به نام اسلام را بپذیرد؛ زیرا میدانست شعاعهای تأثیر شعارهای انقلاب فراتر از مرزهای جغرافیایی ایران، اقصینقاط جهان را درمینوردد و به تدریج جرقههای گسترش انقلاب در سایر بلاد اسلامی زده و ضلع جدیدی از قدرت به هندسه جهانی اضافه خواهد شد.
وی با بیان اینکه اسلام امروز بهعنوان یک رکن از قدرت در جهان ظهور کرده است، اظهار کرد: روند صعود و منحنی قدرت مسلمانان از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا به امروز تصاعدی است.
فرمانده کل سپاه با بیان اینکه امروزه انقلاب اسلامی در شرق دریای مدیترانه و شمال دریای سرخ در حال مقابله با دشمنان است، افزود: جغرافیای انقلاب اسلامی توسعه پیدا کرده و ما قدرتهای مکمل زیادی همچون حزبالله لبنان داریم که میتواند معادلات سیاسی و امنیتی را در آن منطقه تعیین کند. تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی هیچ آثاری از مقاومت در فلسطین مشهود نبود، اما امروز گروههای جهادی فلسطین تمام سرزمینهای اشغالی را نقطه تقابل آتشها قرار دادند و صهیونیستها خواب راحت ندارند.
وی با اشاره به اینکه روزانه بیش از ۳۰ عملیات مسلحانه در کرانه باختری علیه صهیونیستها انجام میشود، گفت: کسانی که در گذشته با سنگ میجنگیدند، امروز دارای موشک و پهپاد و قدرت نظامی قوی هستند.
سرلشکر سلامی با تاکید بر اینکه رژیم صهیونیستی با انزوا، جنگ داخلی، تجزیه سیاسی و اعتراضات اجتماعی و نبردهای امنیتی درگیر است، افزود: یک ائتلاف قدرتمند در عالم علیه رژیم صهیونیستی شکل گرفته و وضعیت مقاومت بسیار متفاوت شده است.
فرمانده کل سپاه در پایان به وضعیت کنونی آمریکا اشاره کرد و با بیان اینکه قدرت آمریکاییها به معنای واقعی رو به زوال است، یادآور شد: آمریکایی خود اعتراف کردند که رو به زوال هستند و شاخصههای سیطره خود را از دست دادهاند.
۲۷۲۲۰
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1815130منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیروی دریایی ارتش نیروی دریایی سپاه ایران و آمریکا فرمانده کل سپاه انقلاب اسلامی سرلشکر سلامی جهان اسلام قدرت ها آن روز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۱۴۳۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا ایران دارای سلاح هسته ای برای منطقه و جهان امنیتزا است؟
علیرضا سلطانی؛ اعتماد
در روزهای اخیر به دنبال تشدید چالشهای سیاسی و امنیتی میان ایران و اسراییل (حمله اسراییل به كنسولگری ایران در سوریه و متعاقب آن حمله موشكی و پهپادی ایران به اسراییل)، بار دیگر زمزمهها پیرامون دستیابی ایران به سلاح هستهای (زمان یا ضرورت آن) در محافل سیاسی و رسانهای داخلی و خارجی افزایش یافته است.
تامل در اظهارنظرها و دیدگاههای مطرح شده نشان میدهد كه مخالفتها و مقاومتها در برابر ضرورت دستیابی ایران به سلاح هستهای به نسبت گذشته در داخل و خارج ایران كمتر و كمرنگتر شده است.
بسیاری از افرادی كه تا پیش از این به لحاظ مسائل امنیتی و نظامی، دستیابی ایران به سلاح هستهای را برای صلح و امنیت منطقهای و جهانی خطرناك تلقی میكردند با اولین درگیری مستقیم ایران و اسراییل بر مبنای سلاحهای متعارف (موشك و پهپاد) و تسهیل شرایط برای مواجهه بزرگتر و مخربتر برای منطقه، به این درك و صرافت افتادهاند كه یكی از مهمترین عوامل جلوگیری از درگیر شدن ایران و اسراییل، ایجاد توازن قدرت میان این دو كشور در سطح منطقهای است.
این توازن با توجه به بهرهمندی یكی از طرفین یعنی اسراییل به سلاح هستهای، تنها بر محور سلاح هستهای شكل میگیرد و از این منظر ضروری است ایران مانند اسراییل هر چه سریعتر و فوریتر به سلاح هستهای دست یابد تا منطقه شاهد ثبات و امنیت پایدار باشد.
این دیدگاه شاید از منظر نظریه توازن قدرت و نظریههای امنیتی نسل سوم و چهارم، چندان بیراه نباشد. به هر حال با توجه به شكسته شدن تابوی درگیری نظامی ایران و اسراییل در پی تحولات و تحركات نظامی اخیر دو طرف نسبت به یكدیگر، امكان درگیری نظامی گسترده با گستره منطقهای و حتی بینالمللی بسیار افزایش یافته است.
این شرایط خطرناك چه بسا بسیاری از تحلیلگران و حتی سیاستمداران جز طرفداران اسراییل را نسبت به ضرورت دستیابی جمهوری اسلامی ایران به سلاح هستهای مجاب كرده است .
با لحاظ شرایط اخیر منطقهای میتوان انتظار داشت روند تحولات سیاسی منطقهای و بینالمللی در قبال پرونده هستهای ایران دچار تغییرات جدی شود .
غرب به رهبری ایالات متحده امریكا در طول 20 سال گذشته نتوانسته روند توسعه تدریجی توانمندی هستهای ایران را با استفاده از روشهای غیرنظامی مانند تحریمهای اقتصادی متوقف سازد. فناوری و توانمندی هستهای ایران با وجود هزینههای سنگین اقتصادی و توسعهای آن به مرحلهای از ثبات علمی و فنی رسیده است به گونهای كه میتوان این توانمندی را بومی شده تلقی كرد.
از طرف دیگر با وجود نگرانی شدید غرب نسبت به روند رو به رشد توانمندی هستهای ایران و امكان دستیابی این كشور به سلاح هستهای و در عین حال متعهد شدن نسبت به جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای، در حال حاضر امكان یا توانی برای عمل به این تعهد نداشته و ندارد.
تنها امید و ابزار برای این مهم، فشارهای اقتصادی بوده است كه با وجود ضربات سهمگین این تحریمها بر اقتصاد ایران و معیشت شهروندان و رویارویی نظام سیاسی این كشور با برخی چالشها، نتوانسته بر اراده حاكمیت ایران بر ادامه این راه تاثیری بگذارد.
بنابراین اقدام نظامی بهرغم اشارههای مستقیم و غیرمستقیم امریكا و غرب برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای، به دلیل عدم آمادگی لازم این كشورها از یك سو و احساس خطر نسبت به پیامدهای شدید اقدام نظامی و گسترش آن به سطوح منطقهای و بینالمللی برای یك دوره میانمدت دور از انتظار است.
در این شرایط اگر ایران به آستانه دستیابی به فناوری تولید سلاح هستهای رسیده باشد و این مهم برای امریكا و متحدین غربی آن مسجل باشد، تنها واكنش آنها میتواند پذیرش واقعیت موجود و به رسمیت شناختن عضویت ایران در باشگاه دارندگان فناوری و توانمندی تولید سلاح هستهای باشد . شرایطی كه دور از دسترس نیست.
این وضعیت برای كشورهای منطقه جز اسراییل به شكل دیگری قابل تحلیل است .
ایران هستهای بهطور عام و ایران دارای سلاح هستهای بهطور خاص همواره دغدغه و نگرانی بزرگی برای كشورهای منطقه به خصوص كشورهای حوزه خلیجفارس بوده و در این راستا كشورهای مزبور به ویژه در دو دهه گذشته تمام تلاش خود را هماهنگ با غرب برای جلوگیری از رشد قدرت هستهای ایران به كار گرفتهاند، اما نگرانی از درگیری ایران و اسراییل در جنگی متعارف كه ظرفیت منطقهای شدن بسیار بالایی دارد، میتواند ذهنیت این كشورها به رهبری عربستان سعودی را به سمت ضرورت ایجاد توازن قدرت منطقهای از نوع هستهای میان ایران و اسراییل تغییر دهد .
از سوی دیگر رهبران قدرتطلب در كشورهایی مانند عربستان، تركیه و مصر بالطبع دنبال بهانهای برای مسلح شدن به سلاح هستهای برای تضمین قدرت و بقای خود هستند.
در این میان شاید عربستان و شخص بن سلمان كه پرچم مخالفت با ایران هستهای را سالهاست برافراشته و روحیه ماجراجویی بالایی برای ورود به عرصههای جدید قدرت دارد، با بهرهگیری از بهانه ایران دارای سلاح هستهای و با استفاده از دلارهای نفتی و حمایتهای غرب و امریكا، گام در مسیر هستهای شدن و دراختیار داشتن سلاح هستهای گذاشته و با هزینهای پایین و زمانی كوتاه به نسبت ایران، به این مهم دست خواهد یافت .
مسالهای كه بارها رهبران عربستان سعودی در سالهای اخیر به آن اشاره كرده و چه بسا برای تحقق آن به لحاظ مشاهده پیشرفت هستهای ایران، گامهای عملی به صورت مخفیانه برداشتهاند. بنابراین میتوان گفت به لحاظ منطقهای هم تابوی دستیابی ایران به سلاح هستهای به نسبت گذشته تا حدود زیادی شكسته شده و این كشورها علاوه بر آمادگی برای پذیرش این واقعیت در آینده نزدیك و پی بردن به دستاوردهای سیاسی و امنیتی منطقهای آن (توازن قدرت منطقهای) درصدد كنار آمدن با آن و مهمتر بهرهگیری هوشمندانه از آن در جهت منافع سیاسی و نظامی خود برخواهند آمد .
این دیدگاه كه خاورمیانه به دلیل عقبماندگیهای سیاسی و اجتماعی و همچنین فعال بودن كانونهای رادیكالیسم و بنیادگرایی از نوع دولتی و فرقهای و بالا بدون شدت تنشهای ایدئولوژیك درون منطقهای و فرامنطقهای، فاقد ظرفیتهای فكری، سیاسی و امنیتی برای در اختیار داشتن فناوریهای مربوطه و خصوصا سلاح هستهای بوده و نباید وارد رقابت هستهای از نوع نظامی شود نیز قابل مناقشه است.
بر اساس این دیدگاه، خاورمیانه هستهای، موجبات ناامنی و نابودی جهانی را فراهم میسازد. تجربه تاریخی ثابت كرده از زمان دستیابی قدرتهای بزرگ به سلاح هستهای، رویارویی نظامی مستقیم میان این كشورها از بین رفته و این كشورها خصوصا امریكا و شوروی در دوران جنگ سرد با استفاده از دیپلماسی سعی در عدم مواجهه نظامی داشتند .
این مهم در مورد جنوب آسیا و دستیابی هند و پاكستان به فناوری تولید سلاحهای هستهای در دهه 1990 مصداق دارد. از زمان دستیابی این دو كشور به سلاح هستهای، مناقشات دو كشور بسیار محدود شده و جنوب آسیا امنیت بیشتر را تجربه میكند.
در اختیار داشتن فناوری سلاح هستهای، منطق، قاعده بازی و سازوكارهای مدیریتی و امنیتی خاص خود را دارد.
از زمان دستیابی بشر به سلاح هستهای، جهان امنتر نسبت به گذشته بوده است، چراكه دولتها به این صرافت و عقلانیت رسیدهاند كه با وجود در اختیار داشتن سلاح هستهای، اما امكان استفاده از آن برای تامین امنیت، نزدیك به صفر است، چراكه سلاح هستهای صرفا برای داشتن و نه برای استفاده است.
این شرایط در مورد خاورمیانه نیز مصداق دارد. سلاح هستهای، تندروترین و رادیكالترین دولتها را نیز رام میكند. برخلاف تصور رایج، بهرهمندی قدرتهای منطقهای خاورمیانه از سلاح هستهای، امنیت منطقه و جهان را بیشتر تامین میكند.
این مهم، زمینه ارتقای سطح امنیت و ثبات در منطقه، افزایش حساسیتهای امنیتی منطقهای، فروكش كردن سطح چالشهای سیاسی و ایدئولوژیك بین كشورها، تضعیف كانونهای اجتماعی و فرقهای بنیادگرایی و رادیكالیسم در سطح منطقه و در مقابل ایجاد زمینههای ثبات، امنیت و توسعه خواهد شد. خاورمیانه هستهای، نه تنها تهدیدی برای امنیت جهانی نخواهد بود، بلكه به تقویت امنیت و ثبات منطقه و جهان كمك كرده، عقبماندگی سیاسی، اقتصادی و امنیتی خاورمیانه از روندهای جهانی را جبران كرده و زمینه و گذار آن به دوران جدیدی از ثبات و امنیت را فراهم میسازد.
انتظار برای خاورمیانه هستهای با توانمندی نظامی چندان طولانی نیست و دیری نخواهد پاییدکه جهان به این درك خواهد رسید خاورمیانه هستهای برای امنیت پایدار جهانی ضروری و فوری است و ایران در این زمینه پیشرو خواهد بود.
کانال عصر ایران در تلگرام